ابوالفضل خدام 2015
موهـای آشـفته اش بـه زیبایـی زیـر منحنـی هدسـت جمـع شـده و از او تصویـری را بـه رهگـذر ارائـه مـیداد کـه تـو گویـی لحظـه ای در دنیایـی دیگـر قـدم میزنـی و اینجـا آنجایـی نیسـت کـه همیـن جاسـت بـل جایـی کـه پیشـتر در قصـه هـا رمـان شـده اسـت. زیبایـی وصـف ناپذیـر چشـم هـا، گونـه هـا، لـب هـا و ابروهـا خیـره کننـده کـه نـه بـل میخکـوب کننـده بـود کـه همانجـا میایسـتادی و فریـادی میـزدی آیـا ایـن سرنوشـت مـن اسـت؟ آیـا ایـن سرنوشـت مـن اسـت؟ آیـا ایـن سرنوشـت مـن اسـت؟
–
داستانک
تعداد دفعات دانلود 4434